نگاه متفاوتی به «معماری پل طبیعت»

زویا اقبالی – بهار سال ١٣٨٧ بود که گروه ما توسط یکی از مهندسین مشاور سازه، که پل‌های ترافیکی زیادی در سطح کشور ازجمله تهران طراحی کرده است، به‌عنوان همکار معمار، دعوت به همکاری برای شرکت در یک مسابقه طراحی شدیم.
موضوع مسابقه؛ طراحی پل دوطبقه‌ای بود که با دو عملکرد گذر کالسکه و دوچرخه در یک طبقه و گذر پیاده در طبقه دیگر، اتصال‌دهنده دو پارک موازی بزرگراه مدرس می‌شد. تعداد شرکت‌کنندگان ١٠ شرکت بود، که در مرحله اول، چهار طرح برگزیده از جمله طرح ما به مرحله دوم راه یافتند و نهایتا طرح اول مشخص شد. به ما هم اعلام کردند که طرح ما مقام دوم را کسب کرده است.

اخیرا به‌واسطه گفت‌وگویی که روزنامه «شرق» با معمار جوان پل طبیعت انجام داده بود، با تفکرات خالق خانم و جوان این طرح آشنا شدم؛ زن‌بودن، همسن‌بودن، خوش‌شانسی‌ای که باعث نقش‌داشتنش در این پروژه شده بود، تعریفی که از حسش به هنگام عبور از روی خط‌های روی کاغذش که حالا واقعی‌شدنشان را لمس می‌کرد، کرده بود، نقشش در مطرح‌شدن تهران در سطح جهانی و صداقتی که در گفتارش بود، حس احترام و افتخار و همذات‌پنداری را به‌همراه داشت. چاپ‌شدن این گفت‌وگو در بخش جامعه روزنامه «شرق» در آستانه روز معمار و گفت‌وگویی که با یکی، دو نفر از دوستان معمارم داشتم، مرا بر آن داشت تا به‌عنوان یک شهروند تهرانی و معمار جوان و مخاطب روزنامه محترم «شرق» نگاهی متفاوت با نگاه طراح پل را به آن روزنامه ارسال کنم. شاید با چاپ این نوشته در آن روزنامه وزین، باب گفت‌وگو بین معماران درباره یکی از موضوعات حساس این حوزه گشوده شود. موضوعی که به نظرم عدم درک درست نسبت به آن عمده‌ترین دلیل وضعیت نابهنجار شهرهای بزرگ این آب و خاک شده است.

در شروع کار، حساسیت پروژه از نظر نقش تعیین‌کننده‌ای که در یکی از زیباترین فضاهای شهری ایفا می‌کرد، باعث شد تا با دقت به شرایط یک معماری سازگار با این موقعیت فکر کنیم. از نظر ما سرنشینان اتومبیل‌های عبوری از زیر پل و دوچرخه‌سواران و کالسکه‌سواران و افراد پیاده روی آن، شهروندانی بودند که بیشترین تأثیر را از حضور پل احساس می‌کردند و ما به‌عنوان معمار، خود را مسئول حفظ آرامش بصری تمامی مخاطبان این پل، چه سواره و چه پیاده می‌دانستیم. مسئولیت دیگری که داشتیم، حفظ حس‌وحال طبیعی طبیعت بی‌همتای دره مدرس، همان‌گونه که از قبل داشته برای حال و آینده بود. و در آخر مسئولیت لذت‌بخش و هیجان‌انگیز دیگری که به‌عنوان معمار داشتیم، سعی در خلق یک اثر ماندگار و پایدار بدون تحمیل نظر شخصی خود به جامعه بود.
برای خلق یک معماری مطلوب، بررسی همه‌جانبه وجوه مختلف موضوع، اجتناب‌ناپذیر است. اولین اقدام ما مراجعه به محدوده طرح و تأمل در ویژگی‌های آن و ثبت تصاویری از زوایای مختلف بود. در این بررسی ما طبیعتی دیدیم که خاضعانه بر بستر دره حیات خود را ادامه می‌دهد و بی‌ادعا تصاویر سبز به‌یادماندنی در قابی با زمینه کوه‌های البرز برای تهرانی‌ها ایجاد می‌کند.
این خضوع سبز و این تعلق عمیق نگاه ما را به سمتی هدایت کرد که هر کار معمارانه‌ای که در این فضا انجام شود باید در اوج سادگی بوده و همخوانی با لطافت فضای اطرافش داشته باشد و همچون این فضای ساده و باوقار و بی‌ادعا در جای خود چنان قرار گیرد که نه به‌عنوان پدیده‌ای جدا از طبیعت، بلکه جزئی از آن دیده شود و از حس و حال محیط نکاهد.

این پل به نظر ما باید طوری طراحی می‌شد که نه‌تنها در مقابل طبیعت عرض‌اندام نمی‌کرد بلکه فروتنانه از دل طبیعت روییده می‌شد، به‌نحوی که شهروندان ناظر این تصور برایشان ایجاد می‌شد که گویی پل سر بر آغوش طبیعت گذاشته، نه آنکه نمایشی باشد از دستاورد تکنیک و قدرت انسان، همچون ماسوله که از تپه روبه‌رو که به آن می‌نگری شهرکی است که از دل کوه روییده است، نه احجامی که با تظاهر بر زمینه کوه چیده شده‌اند. به‌دنبال پرهیز از هر نوع بیهودگی بودیم، به‌دنبال طرحی بودیم که برای تهران و سلیقه تهرانی طراحی شود؛ سلیقه‌ای که با توجه به حال و هوای دویست و چند ساله‌اش ویژگی‌های خاص خود را دارد، مانند نمونه‌هایی که به‌خوبی به هویت این شهر ادای دین کرده‌اند چون موزه هنرهای معاصر، موزه ایران باستان، طرحی که مرحوم میرمیران برای فرهنگستان‌های جمهوری‌اسلامی داده بود و… که در انطباق کامل با محیط اطراف خود و سازگار با حال و هوای تهران است.

به‌دنبال هندسه‌ای بودیم که خط آسمان را از ما نگیرد، ترکیبی با تناسبی آشنا و مردم‌وار با استفاده از مصالح واقعی و بوم آورد (بتن)، هندسه‌ای با آرامش که در این دره سبز ادامه‌دهنده سبزی و طبیعت باشد. با گیاهی آشنا در تهران (پیچک و پاپیتال) که از درون پل بروید و رویشش را در گذر زمان به بیرون بکشاند. در کنار پایه‌های پل با رویش گیاهان رونده به‌دنبال ایجاد حس روییدن پایه‌های بتنی از درون سبزی بودیم، اولویت برای ما رویشی سبز بود که با خود حسی انتزاعی از درخت داشت؛ مفهومی سبز، در این تهران کم سبزِ پر از آشوب مصالح و فلز.  متأسفانه پل احداث شده باوجود عملکرد مناسب و جدیدی که در شهر تهران ایفا می‌کند و فضای جذابی که برای افراد روی پل به وجود می‌آورد، در ترکیب با عناصر شهری پیرامون خود به‌دلیل عدم رعایت مبانی ذکرشده در ایده‌پردازی معمارانه آن، نقشی منفی دارد.

– ابعاد عظیم سازه‌ای پل که به‌صورت ترکیبی از خرپاهای سه‌بعدی شکل گرفته و مصالح استفاده شده که عمدتا فولادی است به‌همراه پایه‌های عظیم بیرون‌زده از لابه‌لای درختان باعث شده تا نه‌تنها پل احداث‌شده جزئی از طبیعت دیده نشود که در تقابل کامل با حال و هوای دره زیبای مدرس قرار گیرد. تنها پدیده‌ای که در این فضا به شدت خود را به رخ بیننده می‌کشد این سازه فلزی دو هزار تنی است. گویی اسکلت دایناسور عظیمی است که روی تپه‌های دو طرف افتاده و آماده بلعیدن آن است.
– خط آسمان توسط پل ساخته‌شده در محدوده وسیعی از محدوده پروژه، برای سرنشینان اتومبیل‌های عبوری کاملا از بین رفته، به‌ویژه دید وسیعی که این دره به کوه‌های البرز داشت، از منظر ناظران پاک شده است. سرنشینان اتومبیل در شهری مانند تهران فی‌نفسه گناهکار نیستند، هرچند اتومبیل به‌دلیل سیاست‌گذاری‌های اشتباه از طرف مسئولان تبدیل به پدیده‌ای به‌شدت آزار‌دهنده شده است، نباید حق داشتن مناظر خوشایند حداقل در مسیر‌های ممکن از آنان سلب شود.
– تهران؛ همچون دوبی و ابوظبی و… نیست که در ٣٠ سال گذشته شکل گرفته باشد، شهری است با هویت خاص خود؛ شاید اگر این طرح در میان معماری پرطمطراق و متظاهری همچون معماری دوبی اجرا می‌شد، قابل‌هضم‌تر بود ولی به‌دلیل تضادی که با هویت تهران پیدا می‌کند، برای آدم‌هایی که دغدغه هویت شهری دارند، آزار‌دهنده خواهد بود… ./(به نقل از روزنامه شرق)

منبع خبر: www.MemarNews.com

Follow Memarnews
FacebooktwitterlinkedinyoutubevimeoinstagramflickrfoursquareFacebooktwitterlinkedinyoutubevimeoinstagramflickrfoursquare

share Memarnews content
FacebooktwitterlinkedinmailFacebooktwitterlinkedinmail


برچسب :

مطالب پیشنهادی :



نظر دهید

لطفا پاسخ صحیح را در کادر وارد نمایید. *

تمام حقوق این سایت برای © 2024 معمار نیوز محفوظ است.هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون کسب اجازه کتبی پیگرد قانونی دارد.
flickrtumblrtwittergoogle_pluslinkedininstagramfacebook