نگاهی به پروژه خونه خاکی | اثری از استودیو معماری ایزدی |

کانسپت و توضیحات به بیان معمار طرح – خواستگاه خونه خاکی، تقابلی بود در برابر الگوهای ساختی که امروزه در زمین های کشاورزی و عمدتاً در روستاها بواسطه حضور شهرنشین ها در این مناطق صورت می گیرد. خاکی، چه از ساحت فرآیند ساخت و انتخاب نوع سازه و چه از ساحت طرح و برنامه ریزی، بصورت یکپارچه هدفی جز ایجاد یک گفتمان بین شهر و روستا نداشت. گفتمانی که سال هاست به سبب حضور شهرنشین در دل روستاها به جهت دستیابی به آرزوهای ناکامش به شدت نادیده گرفته شده و با خودکامگی و دست اندازی های نابجا و بدون مطالعه، تنها آشفتگی و آلودگی را برای زاد بوم و اقلیم روستا و روستانشین به ارمغان آورده است.

خونه بر روی بقایای روستای تاریخی فهران بنا شد. روستایی که روزگاری بود و دیگر نیست. روستایی که از دل خاک سر برآورده بود و سالیان سال زیستگاه مردمش بود و دوباره به دل خاک بازگشت. تنها بازیگر این چرخه پاک، خاک بود. خاکی که روستایی با آن عقد اخوت بسته است؛ از خاک ارتزاق می کند، خانه امن و گرم خود را بنا می کند و ساده و بی پیرایه در دل طبیعت بدون وارد کردن خدشه ای زیست بوم را حفظ می کند و روزگار سپری می کند.
خونه خاکی هم بر همین مدار زیست خود را برگزید. خاک را اندام بی چون و چرا و خوش قواره خود برگزید و از دل زمین آرام آرام و لایه به لایه بالا آمد. خاکی که قرن هاست سنت ساخت و ساز بوده و هست، ماندگار است و مایه زایش. در دل کویر تاب می آورد، با سرما و گرما در تعامل است، خنکی شب را در دل خود حفظ می کند و پایدار است و آتش گریز. امن و محرم است و رازدار.

اهل روستا، در اولین قدم آب را در زمین خود مستقر می کند. چه بسا زمانی که موعد گرفتن سهم آب شرکا فرا می رسید، صحرا رنگ و بوی دیگری به خود می گرفت. در نیمه شب صحرا پر بود از آدم های خنده رو. هر کس کنار تکه زمین خود زیلویی پهن کرده بود و از هر آنچه در بساط داشت از چایی و آب چاییده گرفته تا خوراکی و محصول زمین زراعی اش به دیگری تعارف می کرد، یکی راه را آب می زد و سید که در تکاپوی باز و بسته کردن آبریزها بود. فستیوال نانوشته ای که هر هفته در دل شب به پاسداشت حضور آب برگزار می شد.
ما هم چنین کردیم. ابتدا برای استقرار آب، استخر را خاکبرداری کردیم و خاک حاصل را در بخشی از زمین دپو کردیم. ابعاد و حجم استخر به اندازه ای انتخاب شد که بتواند خاک ساخت را تامین کند. خاک انباشته دانه بندی شد، عمل آمد، لایه به لایه در قالب های بزرگ چوبی سرازیر شد، با دست و تخماق کوبیده و فشرده شد. هر روز جایی از دیوار ساخته می شد تا نوبت باز کردن قالب ها و نفس کشیدن دیوار و خشک شدن ملات برسد. این ساخت و ساز تجربه نابی بود که در سایه دانش حاصل از تجربه بومی ها که سال ها با خاک دم خور بوده اند و با خلق و خو و سرکشی هایش آشنایند محقق شد.

گاهی از نساختن فضایی پدید می آید که حس و حالش را با هیچ ساخت وسازی نمی توان ایجاد کرد. کاستن از آن چه که هست، افزودن بر آن چه که نیست. چیزی که قدم به قدم و به تدریج رخ مى نماید و راوی فضاهایی ست که در امتداد یکدیگر معنا می یابند. گذری که ذهن را به حرکت وا می دارد تا انسان زندگی را در آن دریابد. خالیِ کامل کننده ای که درون و بیرون، حرکت و سکون را در خود دارد و حضور در آن درکی از خرده جهان ها را برای ناظر به همراه دارد. در واقع نساختن، در تعامل با توده معماری را معنا می بخشد.
کنج های دنج، ساخت مایه هایی از نور و سایه، خرده جهان های سکرآوری را در وحدت با کلیت بنا پدید می آورد که محصول نساختن است. نساختن، جمله مکان را کامل می کند، جزئی ناتمام که هم کمک به سازماندهی فضایی کل مجموعه می کند و هم خود را به عنوان عنصری شاخص مطرح می سازد و ایجاد تنوع فضایی، خوانایی و تمایز می کند؛ نه جزیی از فضای داخل است و نه کاملاً هویت فضای بیرون را داراست. فضایی که حضور در آن، نوسان میان درون و بیرون است.
خانه ظرفی ست که باید پدید آید تا مظروف خود را به آسایش مطلوبی که محصول هم نشینی با اقلیم و فرهنگ است برساند و در هم نشینی با دیگر هم نوعان خود مفهوم همسایگی را پدید آورد و از تعامل میان این همنشینی ها دیگر مفاهیم شهری، نظیر کوچه و خیابان ظاهر شود. خانه اگر خانه باشد می تواند نقطه ی اتصالی میان سبک زندگی شهری در درون و دلبری روستا در برون برقرار کند.
کوچه، خانه شد. ماری که پله وار در میان خیزران ها پرسه می زند؛ گاهی گردن می کشد و باز خفته می رود؛ جهانی از رقص نور و ساقه های نی می سازد تا میان هر شیار نور، جهانی تازه قد علم کند. جایی بازی نور و سایه، تاریک و روشن فضا را می سازد و با آفتاب به گفتگو می نشیند و جایی دیگر روزنی می یابد که با آن آب را به درون بکشاند و غروب را قاب بگیرد.
خونه خاکی این گونه شکل گرفت. قرار نبود ویلا باشد. ماموریتش تبدیل شدن به خانه ای بود که راحتی زندگی شهری و سادگی سیمای روستایی را هم زمان داشته باشد. تازه واردی که به سرعت در دل روستا جا باز می کند و در پی تجربه زیستی متفاوت، در هر قدم اهالی اش را به جهانی تازه فرا می خواند.

مشخصات پروژه:
• طراح: استودیو ایزدی
• معمار اصلی: پدرام ایزدی بروجنی
• رده: مسکونی
• مساحت: ۱۰۰ مترمربع
• محل پروژه: ایران / قهدریجان
• سال: ۱۴۰۱
• جایزه:
o رتبه اول جایزه معمار | ۱۴۰۲ | مسکونی تک واحدی
• تصاویر: علی گرجیان

تهیه و تنظیم: معمارنیوز
سایت مرتبط: www.pedramezadi.com
منبع خبر: www.MemarNews.com
مطالب معمارنیوز را در کانال تلگرام معمارنیوز دنبال نمایید.

Follow Memarnews
FacebooktwitterlinkedinyoutubevimeoinstagramflickrfoursquareFacebooktwitterlinkedinyoutubevimeoinstagramflickrfoursquare

share Memarnews content
FacebooktwitterlinkedinmailFacebooktwitterlinkedinmail


مطالب پیشنهادی :



نظر دهید

لطفا پاسخ صحیح را در کادر وارد نمایید. *

تمام حقوق این سایت برای © 2024 معمار نیوز محفوظ است.هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون کسب اجازه کتبی پیگرد قانونی دارد.
flickrtumblrtwittergoogle_pluslinkedininstagramfacebook