اعلام نتایج مسابقه طراحی معماری محدود طراحی صحن و یادمان شهید گمنام

مسابقه طراحی معماری محدود طراحی صحن و یادمان شهید گمنام وزارت امور اقتصادی و دارایی

وزارت اقتصاد و دارایی به عنوان متولی پروژه، فرآیند برگزاری مسابقه محدود طراحی صحن و یادمان شهید گمنام را به مرکز معماری اسلامی سپرده است.

مقدمه
ارادت ملی ما به شهدای جنگ تحمیلی و دفاع مقدس دلیل قاطعی برای طراحی و ساخت یادمان شهدا بوده است. طبق آمار مستند تاکنون بیش از ۷۰۰۰ یادمان شهید در کشور ساخته شده است. اما از نظر متخصصین و معماران تعداد معدودی از این یادمان‌ها توانسته اثری ماندگار ذهن ببیننده گذارد یا با شاخصه‌ای ادراکی در خاطر وی ثبت شود.
یکی از اهداف مرکز معماری اسلامی، طراحی، ترویج و ساخت یادمان، با هدف تعامل پذیریست. معماری یادمانی گرچه همواره دارای کاربری است، اما هدف غایی آن، نمایش و نمایاندن آرمان‌ها و دیدگاه‌های یک جامعه می‌باشد. یادمان‌ها به عنوان عناصری بصری و عینی کمک می‌کند که بخش‌هایی از ذهنیت جمعی افراد بازخوانی شده و خاطرات مرور شود. بدین ترتیب، یادمان‌ها نقشی کلیدی در یادآوری خاطرات برای یک جامعه دارد و یادآوری خاطرات به اتحاد و همبستگی اجتماعی منجر می‌شود که یکی از ارزش‌های بنیادین در هر جامعه‌ای است.

هیئت داوری:
• آزاده شاهچراغی
• حمیدرضا انصاری
• مهدی خاکزند

معماران مدعو (به ترتیب حروف الفبا):
• شهاب احمدی – ایمان هدایتی
• شیوا آراسته
• محمدتقی باقری
• هومن تحویلدار اکبری
• عاطفه کرباسی – علی سلطانی
• رئوف قاسمی

کارفرما:
وزارت امور اقتصادی و دارایی

برگزارکننده:
مرکز معماری اسلامی

دبیر مسابقه:
اکبر شیرمحمدزاده

جوایز مسابقه:
اثر برگزیده نخست: یکصد و بیست میلیون تومان
اثر برگزیده دوم: نود میلیون تومان
اثر برگزیده سوم: شصت میلیون تومان

بیانیه مسابقه:
جلسه داوری آثار ارسال شده در صبح روز چهارشنبه، پنج اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳ در محل مرکز معماری اسلامی با حضور داوران، دکتر آزاده شاهچراغی، دکترحمیدرضا انصاری، دکتر مهدی خاکزند، اعضای برگزارکنندگان و نماینده کارفرما برگزار گردید. داوری مسابقه طی دو بخش صورت گرفت. هیئت داوری ابتدا با مشاهده آثار، تحلیل مدارک ارسالی و تبادل نظر با یکدیگر سه اثر را انتخاب نموده و پس از بررسی، تدقیق و تبادل نظر عمیقتر مجدد، به جمع‌بندی نهایی رسیده است. هیات داوران پس از بررسی شش اثر ارسال شده به دبیرخانه مسابقه ضمن تقدیر از مرکز معماری اسلامی بابت برگزاری این مسابقه از شرکت‌کنندگان نیز در این فراخوان سپاسگزاری کردند. آثار ارسالی مسابقه طبق معیارهای از پیش تعیین‌شده توسط هیات داوران به صورت جداگانه مورد ارزیابی و امتیازدهی قرار گرفت.

برخی از معیارهای داوری:
• توجه به عرصه و حریم منطقه تاریخی و ایجاد یک میان‌افزا در بناهای تاریخی
• توجه به (یگانه بودن، خلوص، اصالت، ماندگاری)
• خلاقیت و نوآوری در طرح، توجه به جزئیات و تکنولوزی جدید
• توجه به منظر و میزان پیوند با فضای شهری پیرامون در راستای ارتقای تعاملات اجتماعی
• پاسخگویی صحیح و خلاقانه به مساله و نیازهای پروژه (ضوابط، مسائل فنی، ابعاد، اندازه و …)
• توجه به جنبه‌های زیباشناسانه و فرم، سمبلیک بودن و عدم تداعی موضوعات غیرمرتبط
• میزان تحقق‌پذیری طرح

درباره شیوه‌ی برگزاری و آثار دریافتی، نکات ذیل قابل تامل است.

جای خوشوقتی است که در این مسابقه تمامی آثار دریافتی در حیطه طراحی معماری چند گام ما را به پیش برده است. اقدام وزارت محترم امور اقتصادی و دارایی در عمومی کردن عرصه پیرامون مقبره شهید گمنام و به مسابقه گذاشتن طراحی صحن یادمان اقدامی ستودنی است. ایجاد این امکان برای شهروندان که به راحتی برای دیدار و زیارت شهید گمنام پا به صحن بگذارند بسیار یکتاست. در واقع وزارتخانه محترم صحن را همچون بخشی از فضای پویای شهر به روی شهروندان گشوده است. امید که دیگر نهادها نیز این حرکت ارزشمند الگو بگیرند‌.
طرح های دریافتی به خوبی پاسخگوی پیچیدگی های عملکردی، حرکتی، امنیتی، فرهنگی، معنایی و موارد متعدد خواسته شده در شرح مسابقه بوده اند و در هریک از آثار تلاش شده تا با برداشتی نوین از یادمان و توجه به فرصت ایجاد شده برای طراحی یک صحن دعوت کننده به حضور شهروندان پاسخی تخصصی و هنرمندانه ارائه شود. در این میان سه طرح برتر و به ویژه رتبه نخست به اهداف پروژه نزدیک‌تر بوده است.

نتایج نهایی بدین شرح اعلام می‌گردد.
• طرح برگزیده نخست:
دفتر معماری هشت
مسئول طراحی: شهاب احمدی – ایمان هدایتی
همکاران طراحی: علی احمدی، نیلوفر محمدزاده، مهسا دُرچه‌ای، فرناز آگاهی، مونا اسدی

کانسپت و توضیحات: “نی” روایتی است معاصر از تجربه حضور در کنار غریبی آشنا، نی از یک سو فرصتی است برای تامل و درنگ در میانه هیاهوی شهر، که مخاطبانش را لحظه‌ای به سوی خویش دعوت می‌کند و از سوی دیگر حکایتی است از فراق و وصال در نیستان‌های جزیره مجنون.
تعریف:
پروژه پاویون نِی (یادمان شهید گمنام) در قلب تهران، در یکی از مهم‌ترین شریان‌های اجتماعی اقتصادی، فرهنگی پایتخت و در حیاط ساختمان وزارت امور اقتصادی و دارایی واقع شده که اعتبار تاریخی و سیاسی ویژه‌ای دارد. موضوع پروژه، طراحی فضای یادمانی با مضمون “شهید گمنام” بود که ضمن یادبود و احترام به مقام شهید، بتواند بخشی از جریان تعاملی مردم با شهر و فضاهای فراموش شده آن در سایتی باشد که حیات روزانه و شبانه در آن به سبب بافت اقتصادی، تاریخی گردشگری بازار و اطراف آن فعال بود.
چالش ها:
تعریف پروژه به عنوان یادمان شهید گمنام از یک سو و قرارگیری آن در دل یک بنای تاریخی با کاربری فعال از سوی دیگر شاید مهم‌ترین چالش پروژه بود که نحوه برخورد با پروژه را بسیار مهم می‌نمود.
استراتژی:
تصمیم ما در برخورد با مساله به دو بخش کلی تقسیم می‌شد. اول این که این پاویون یادمانی می‌بایست بیان معاصری از موضوع پروژه و در نقش یک ارگانیسم زنده بخشی از فراگرد ارتباطی مردم با شهر باشد و دوم این که این مهمان تازه باید در سایتی پر ازدحام که هویتی سیاسی، اقتصادی، تاریخی، فرهنگی و ماهیتی مفصلی (میان شهر و ساختمان وزارت امور اقتصاد و دارایی) دارد به عنوان یک سوژه مستقل ولی متصل به ساختار مجموعه قرار بگیرد.
در مواجهه با مضمون ،اثر به دنبال مفهومی بودیم که هم وجهی استعاری از موضوع پروژه باشد و هم زبان مشترکی بین معنای ذهنی و فضای عینی برقرار کند تا برای مخاطبان ملموس‌تر باشد. از این رو “نی” را انتخاب کردیم تا بتواند روایت و درک مشترکی را بین مخاطبان از نسل‌های مختلف ایجاد کند. به لحاظ معنایی نِی در ادبیات پارسی روایتگر است و در ادبیات عرفانی نماد انسان رهیده و وارسته و بریده از دنیا است. در مقام شهید حاضر نیز نِی می‌تواند یادآور منطقه عملیاتی باشد که شهید حاضر در آن به شهادت رسیده است (جزیره مجنون که مملو از نیزار است).
در نگاه اول به نظر می‌رسید با مساله‌ای چند وجهی مواجهیم. اول این که قرار بود این فضا بخشی از جریان تعاملی مردم با شهر و فضاهای فراموش شده آن باشد. بخش دوم پرداخت به مساله شهید گمنام بود و بخش دیگر توجه ویژه به بستر و زمینه اثر و هماهنگی آن با بافت تاریخی منطقه و ساختمان وزارتخانه.
در طراحی فضا به صورت استعاری از مفهوم پردیس به عنوان مفصل پیوند دهنده ساختمان وزارتخانه و اندام‌های طبیعی شهر (به عنوان بستر کلی) از یک سو و مفهوم کوشک (به عنوان نقطه عطف) از سوی دیگر الهام گرفتیم و ضمن دگردیسی و بازتعریف از آن‌ها در قالب موضوع پروژه استفاده کردیم. از برهم نهشت این دو لایه به ساختاری محور گونه، میانگرا و آزاد رسیدیم که می‌توانست بیانی معاصر از فضای یادمانی باشد و در نقش یک میان افزار پویای اسکن کنید شهری بین مردم و شهر ارتباط برقرار
کند. در جانمایی توده و فضا سعی کردیم تا از حداقل جرم در تناسب با موضوع و بستر استفاده کنیم. پس ضمن پرهیز از سقف، جداره‌های نسبتاً کوتاه را به عنوان کتیبه‌هایی در جهت اهداف معمارانه فضا به کار گرفتیم. کتیبه‌هایی که نقشهای مختلفی از ایجاد بستر سبز تا نشیمن و ایجاد حریم برای آرامگاه را بر عهده داشتند و در بخش آرامگاهی ارتفاع بیشتری گرفتند تا خوانایی بیشتری را برای مخاطبان داشته باشند.
واژه «شهادت» به معنای حضور همراه مشاهده است که این حضور یا به بَصَر است و یا به بصیرت. واکاوی این مفهوم ما را به نگاهی چند سطحی می‌رساند. لایه‌های مختلفی از عینیت (جسم) تا ذهنیت (روح) که مخاطب را در میانه خود به جست و جو می‌کشاند. پس سعی نمودیم با کنترل شفافیت و برهم نهشت لایه‌های صلب و شفاف روی هم، به ساختاری نیمه شفاف دست یابیم که هست و هم نیست. بدین ترتیب ضمن بیان دیالکتیک از مفهوم شهادت در دو سطح به دنبال این بودیم که تاثیر کمتری را روی سیمای شهری و ساختمان وزارتخانه در بافت تاریخی بگذاریم و به این ترتیب پروژه در نقش یک مفصل پویای شهری با ساختاری نیمه شفاف و استعاری زبان مشترک لایه‌های کالبدی و فرهنگی بستر خود باشد.
در تجربه درونی، مخاطب پس از ورود و قرار گرفتن در فضا، با لابیرنتی غیر قطعی و بدون مرز مواجه خواهد شد که به عنوان یک مفصل انتخاب‌های متفاوتی را پیش روی او می‌گذارد. در بخش شفاف‌تر جداره‌ها آویزهایی به استعاره از پلاک شهدای گمنام قرار دارد که روی برخی از آن‌ها کدهای دیجیتالی قرار دارند که مخاطبان می‌توانند با اسکن آن‌ها اطلاعاتی راجع به عملیات خیبر و جزیره مجنون دریافت کنند. انکسار و انعکاس نور و تصاویر پلاک‌های فلزی از شهدای گمنام به عنوان اعضای زنده فضا و شنیدن صدای برخورد پلاک‌ها با هم در وزش باد هر آن جلوه متفاوتی به فضا می‌دهد. مخاطب با حضور در برابر پلاک‌ها در یک لحظه نه خود را می‌بیند و نه دیگران را و هم خود را می‌بیند و هم دیگران را (وحدت در کثرت و به عکس که انعکاس اندیشه‌ها و ضمایر خود و دیگران است). تجربه تماشای نور و سایه ها، شنیدن صدای برخورد پلاک‌ها با هم در وزش باد و نوایی دلنشین که در فضای پاویون پخش می‌شود، جزو تجربه‌های چند حسی از خلوت در شلوغی شهر است. نور پردازی شب داخل جداره‌ها نیز در زمان تعطیلی ساختمان پس زمینه (وزارتخانه) چلچراغی را تداعی می‌کند که به احترام شهید شهر روشن شده است. این ابزارهای چند حسی ضمن ایجاد حس مشارکتی سبب سرزندگی و پویایی بیشتر فضا می‌شوند و رنگ تعلق ویژه تری به این مکان می‌بخشد.
فرآیند ساخت:
به دلیل محدودیت‌های تاریخی و امنیتی در سایت پروژه (عدم توان خاکبرداری و پی زیرسطحی و تسریع در امر ساخت)، تلاش کردیم تا طرح را با روشی سبک اجرا کنیم. اسکلت کلی طرح را به صورت پیش ساخته فلزی در نظر گرفتیم که می‌تواند در کارگاه و سپس در محل سایت پروژه نصب شوند. بعد از آن نوبت به تعبیه زیرساخت تاسیسات الکتریکی نور و پروژکشن می‌رسد. در مرحله بعد پلاک‌های آویز را نصب می‌کنیم. در مرحله آخر پوسته‌های صلب (پنل‌های بتنی GFRC) و پوسته‌های شفاف (صفحات فلزی Mesh) قابل نصب خواهند بود.

• طرح برگزیده دوم:
دفتر معماری آینه
مسئول طراحی: عاطفه کرباسی
همکاران طراحی: علی سلطانی، عرفانه عبدی، سپیده شریعتمداری، مهسا نوایی‌زاده، هانیه عظیمی

در زمینی که امروز آرامگاه شهید است، ناگزیر لایه های متعددی از زندگی جاری است که هر یک متضمن دوام بخشی از زندگی مادی و متعالی ماست. طرح ما کوشیده در پاسخ به تمامی این لایه ها، مزاری درخور آزادگی شهید خلق کند که هم متضمن معاصریت باشد و هم سنت. رویکردهای کلان در طراحی، گشوده شدن به سمت معبر و خیابان و نیز یکدست شدن با حیاط و چمنزار بخش شرقی ۷ است و هدف اصلی، تضمین فضایی برای تعاملات اجتماعی با جذب حداکثری مخاطبین از جمله عابر پیاده به درون و درگیر کردن عملکردهای ضروری از جمله ورود و عبور با نشانه ها و نمادهاست. لایه های طراحی بدین قرارند:
لایه مذهب (جهتمندی و مقوله ی “مزار”):
شهید را عمود بر جهت قبله به خاک می سپارند، در راستای قبله برایش نماز می گذارند و به زیارتش می نشینند. پس لایه ای داریم از کفسازی ها و نیمکت ها. با تشدید سمت قبله. مذهب زیربنای تعریف همه لایه ها خواهد بود. سنگ هایی شبیه سنگ مزار با حکاکی نمادین بر روی آن عمود بر جهت قبله در سراسر زمین پخش اند. مزار شهید همه جا را مقدس کرده و عطر آن همه جا پیچیده و به محض ورود، حتی در مرز خیابان و محوطه تقدس محوطه را یادآوری می کند.
لایه کفسازی و مسیرها (جهتمندی و عملکردگرایی)”:
زندگی روزمره نیازمند حرکت و گذران است: ۱- ورود از پیاده رو به صحن شهید گمنام، ۲- ورود پیاده و سواره از ورودی موجود محوطه در خیابان به حیاط ساختمان و ورودی ساختمان، ۳- ورود پیاده از پیاده رو به ساختمان شرقی، پس این لایه به تراکم و خلوتی سنگ های کفسازی جهت می بخشد و مسیرهای محو اما کاربردی را معین می کند.
لایه طبیعت – درختان (بومگرایی و نمادگرایی):
تهران شهر طبیعت بوده است. امروز تهران فقر طبیعت دارد. تهران تشنه درختان است، درختان‌اند که در منظر در ارتفاع نقش بازی می کنند. شهید در باغ بهشت خوش است. مزارش چه بهتر که سمبل باغ باشد و بهشت درختانی تنظیم شده در نظم قبله. (محدودیت خاک در زمین مانع است و گلدان های خاک برای درختان سرو گلدانی فراهم می شود. جای هایی که خاک هست، سرو در خود زمین می روید.) اینجا سروستانی است یادآور آزادگی شهیدان؛ شاخص ترین سرو از آن شهید گمنام است. از خاک شهید گمنام بر بالای سر او بلندترین سرو روییده خودنمایی و جایگاه مزار را از تمامی سایت در دید انسانی یادآوری می کند. سروی آزاد از تعلق دنیا.
لایه طبیعت – گیاه پوششی (بومگرایی و مردمداری):
تهران تشنه سبزینگی است. برای مقدم زوار شهید فرشی بگسترانیم سبز. سبزینگی کف را هیچ جا قطع نمی کنیم. مسیرهای نامحسوس جواب عابران و اتومبیل های اضطراری را خواهند داد. (یک لایه کف کاذب در کل سایت پروژه ایجاد می شود که متضمن فرش سبز باشد و اختلاف ارتفاع های موجود را در خود حل کند). این لایه حیاط فعلی را در امتداد حیاط سبز مجاور می بیند و در واقع حیاط سبز را از آن خود می کند.
لایه سربند سرخ از ورق آلیاژ کورتن (معاصریت و رسانه بودن):
سربند سرخ الله اکبر نماد شهیدان ایران است. سربندی که هر دوست بر پیشانی دیگری می بندد. سربند گویای هیجان زندگی امروز هم هست. هیجان و شور جوانانی که از هر چیز معاصرش را می طلبند. ورقی معاصر که کهنگی آن گذشته را تداعی می کند. باشد که معاصریت به تاریخ پیوند بخورد. سربند سرخ گویا و رسا است. رسانه است. بدین ترتیب معاصریت از خیابان شروع می شود: تابلویی ورودی است که بر آن حک شده اینجا سروستان است. معاصریت ما را به پیشانی مزار یار می برد. معاصریت در نهایت، صفحه اسکرین یا رسانه ای است که فیلم های جنگ از آن پخش می شود. کاملاً معاصر. کاملاً رسانا. کاملاً عریان و بی تعارف. سربند سرخ ما را از خیابان می برد و به پای شهید می برد.
لایه فعالیت های اجتماعی، نیمکت و صفحه اسکرین (معاصریت):
در نظم کفسازی ها و به صورت پراکنده رو به قبله و سنگ مزار نیمکت ها برای آسودن و تامل زوار و مردم، از دل کفسازی برخواسته است. کسی که بر نیمکت ها می نشیند می تواند صحنه مزار را تماشا کند که در زمینه و انتهای آن اسکرین بزرگی در کنار سرو برافراشته و نمادین قرار دارد و متضمن معاصریت در سایت است. سایت با جهتگیری به سمت قبله و مزار شهید، برای هر مراسم مذهبی یا آیینی مهیاست. سنگ مزار صحنه یا سن این مراسم است و اسکرین، پخش کننده تصاویر لازم.
لایه سکو و سنگ مزار (معاصریت و نمادگرایی):
سکوی مزار بر فرش سبز زمردین به آرامی نشسته. برای نشاندن ما در مجاورت شهید. سنگ مزارش یادآور اولین سنگ مزار امام رضاست، مرمری یکپارچه با رگه های سبز و طلایی، با قوسی آشنا و ایرانی بر فراز و گودکی در میانه. مطابق سنت های آیینی گودک حوضچه آب کوچکی بر روی سنگ است تا پرندگان از آن بنوشند و ماهیان سرخ به نماد شهدای غواص در آن موج بزنند.

• طرح برگزیده سوم:
مسئول طراحی: شیوا آراسته
همکاران طراحی: محسن عقابی

آثار شایسته تقدیر (به ترتیب حروف الفبا):
• دفتر معماری آرشیتکت باقری
مسئول طراحی: محمدتقی باقری
همکاران طراحی: محمدعلی آذریان، محمدجواد موحد، محمد پزشکیان، مریم امینی، ساره پورقربان، علی زمانی

• دفتر معماری شروان محیط
مسئول طراحی: هومن تحویلدار اکبری
همکاران طراحی: مجید جهان مهر

• دفتر معماری ایده همساز
مسئول طراحی: رئوف قاسمی
همکاران طراحی: ساناز بیوک آقازاده، سجاد عبادی، شیرین زارعی، سارا مردانه

تهیه و تنظیم: معمارنیوز
منبع خبر: www.MemarNews.com
مطالب معمارنیوز را در کانال تلگرام معمارنیوز دنبال نمایید.

Follow Memarnews
FacebooktwitterlinkedinyoutubevimeoinstagramflickrfoursquareFacebooktwitterlinkedinyoutubevimeoinstagramflickrfoursquare

share Memarnews content
FacebooktwitterlinkedinmailFacebooktwitterlinkedinmail


مطالب پیشنهادی :



نظر دهید

لطفا پاسخ صحیح را در کادر وارد نمایید. *

تمام حقوق این سایت برای © 2025 معمار نیوز محفوظ است.هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون کسب اجازه کتبی پیگرد قانونی دارد.
flickrtumblrtwittergoogle_pluslinkedininstagramfacebook