مراسم معرفی و رونمایی کتاب «استادیوم فرح‌آباد (تختی)» – دانشگاه علم و صنعت ایران

اختصاصی، معمارنیوز- انجمن علمی معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت ایران برگزار می نماید:
مراسم معرفی و رونمایی از کتاب «استادیوم فرح‌آباد (تختی)»
به قلم دکتر جهانگیر درویش؛ معمار وسازنده استادیوم

با حضور:
دکتر جهانگیر درویش

* ورود برای عموم رایگان و آزاد است.

زمان: یکشنبه ۷ خرداد ماه ۱۳۹۶، ساعت ۱۱ الی ۱۳
مکان: آمفی تئاتر دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت ایران

منبع خبر: www.MemarNews.com

مطالب معمارنیوز را در کانال تلگرام معمارنیوز دنبال نمایید.

 

 

معرفی کتاب «استادیوم فرح‌آباد (تختی)» :
نویسنده: جهانگیر درویش
ناشر: علم معمار
تاریخ انتشار: ۱۳۹۵
تیراژ: ۱۵۰۰ نسخه
تعداد صفحات: ۱۸۰
قیمت: ۷۸/۰۰۰ تومان

 

• فهرست مطالب کتاب:

• کلیات استادیوم
• مجموعه ورزشی فرح آباد تهران

توضیحات فنی
مشخصات عمومی
مشخصات کلی:
– نقشه ها: (نمای سازه کابلی، پیلون ها، زمین فوتبال، پیست ها، سالن ژیمنازیوم، آهن ریزی دیوارها، جایگاه مخصوص تماشاچیان، رامپ اتومبیل رانی، نمای استادیوم)
– وروردی و خروجی استادیوم/ گذرگاه ها
– نورگیرها/ موقعیت بوفه ها
– پوشش و اتصالات کابل ها

• نور:
نور در شب
پروژکتورها

• مدل تحقیق سازه:
مدل سازی پوشش کابلی
دستگاه ها و تجهیزات

• کنترل آزمایشگاهی:
مدل سازی برای تونل باد
سنجش و ضرایب نیروی باد

• پیلون ها:
مشخصات و جزییات پیلون ها
قطعات و تجهیزات
کابل های نگهدارنده تیر کناره/ قالب بندی و پی سازی
اتصالات تیر کناره با کابل ها و دیوارها
آهن ریزی دیوارها

• جایگاه مخصوص:
مشخصات جایگاه
رامپ اتومبیل رو و پیست هلیکوپتر

• سالن ورزشی ژیمنازیوم:
سالن ورزش سرپوشیده
کابل ها و جزییات اجرایی سالن سرپوشیده
دوکش تأسیسات فنی

• سالن ورزشی چند منظوره ۵۰۰۰ نفری:
مشخصات
پلان ها: (عمومی، فضای ورزشی، سقف، پله ها، سالن های تمرین، زیرزمین، نما و نیمه پلان، جزییات اجرایی سازه با بتن)

• مجموعه ورزشی فرح آباد:
پلان ها: (مجموعه، جزییات جمع آوری و کنترل آب های سطحی، خاکبرداری و خاکریزی، آبیاری، جزییات زهکشی، محوطه سازی و فضای سبز، پارکینگ ها)

• مجموعه ی ورزش های آبی
• نشریات

مقدمه مؤلف:
این کار را در سال ۱۳۴۶ شروع کردم و در سال ۱۳۵۲ به پایان رساندم. در آن زمان حتی کامپیوتر نبود. پیشرفته ترین وسیله تهیه نقشه میزهای چوبی نقشه کشی
با تکنیکراف بود. حدود ۳۰ سال پس از پایان ساختمان استادیوم، کامپیوترهای خیلی ابتدایی، فقط قادر به محاسبات ساده دو بعدی، به بازار آمد.
این نقشه با دست کشیده شده و با “زیپاتون” که فکر می کنم امروز کسی نداند چیست، یعنی با کاغذهای رنگی که با چسب روی نقشه چسبانده می شد و قطعه به قطعه نصب می شد!! تمام سایه ها به همین طریق اجرا شده. فکر می کنم امروز برای من انجام چنین کاری مثل بدترین نوع محکومیت به اعماق شاقه باشد.
کلیهء نقشه های این کتاب به اجبار زمان با دست ترسیم شده ولی مشکل من روش نقشه کشی نبود، بلکه طراحی سازه کابلی با ابعاد بزرگ بود.

اجزای عمده طرح، سازه کابلی با شکل “مقاوم” بین دو سهمی متنافر است که سهمی کابلی بیرونی و بالاتر، به طول حدود ۳۳۰ متر است و در محاسبات سازه نیرویی معادل ۹۰۰ تن بر متر طول نیروی کشش آن است و بین دو پایه فولادی با ارتفاع ۷۲ متر و دهانه ۲۵۴ متر قرار دارد و تناسب پایه ها (پیلون ها) تناسب یک مداد است!
در ژیمنازیوم نیز سطح بین دو سهمی متنافر پوشش “مقاوم” را تشکیل می دهد.

اتصال قسمت حدود یک سوم ارتفاع جدارهای نازک حامل پلکان تماشاچیان به صورت دال با بتن مسلح و دو تیر در دو طرف آن به صورت رامپ اتومبیل رو؛ عنصر اتصال
جدارهای نازک برای استقامت و جذب نیروی زلزله است. در ایران هیچ پیمانکاری که بتوانم با او مشورت کنم وجود نداشت. به آلمان رفتم و با بزرگ ترین پیمانکار فرانکفورت صحبت کردم که ترجیح می دهم در اینجا اسمی از او نبرم!
پس از بررسی نقشه های طرح اولیه که با خود برده بودم، نظرشان این بود که ساخت این سازه غیرممکن است و اصرار داشتند که باید راه حل سازه را عوض کنم! ناامید برگشتم و متوجه شدم به طور قطع هیچ پیمانکاری تجربه کاری در این زمینه ندارد. تصمیم گرفتم کار را به مناقصه عمومی بگذارم و احیاناً پس از انتخاب پیمانکار، خودم روش ایجاد کادر اجرائی را بررسی کنم. هرگز آن روزها و ساعت ها را فراموش نمی کنم. شب ها گاهی اوقات سقف اتاق خوابم تبدیل به میز کار نقشه کشی مجازی می شد و تصمیم های خود را روی آن سطح مجازی سقف ثبت می کردم. وقتی پیمانکار برنده مناقصه انتخاب شد مانند بقیه پیمانکاران شرکت کننده، کوچک ترین احساس و آگاهی از این طرح نداشتند! به این امید که با توجه به نفس کار، درآمد زیادی برایشان داشته باشد، طرح را پذیرفتند بدون اینکه کوچکترین آگاهی از سازه آن داشته باشند.

پس از تعیین پیمانکار، اول او را به انگلستان به کارخانه کابل سازی بزرگی که در آن زمان تقریباً منحصر به فرد بود بردم: کارخانه “British Ropes” در حومه
لندن. برای اولین بار او را با طرز ساخت کابل آشنا کردم، متوجه شد که کابل مورد استفاده در ساختمان چیست، سپس او را به فرانسه بردم تا در آنجا روش اتصال کابل را به بست هایی که به دو طرف کابل متصل می شوند مشاهده کند. هنوز هم نمی دانست کار را از کجا باید شروع کند! در فرانسه کارخانه کابل سازی دیگری وجود داشت به نام (Kley France) پیمانکار باز هم نمی دانست کار را از کجا شروع کند! حق هم داشت!

با کنکاش و جستجو، یک عده کارگر الجزیره ای که فقط تجربه ای در نصب سازه های کابلی داشتند پیدا کردم و خوشبختانه یک مهندس فرانسوی که هم کارخانه را می شناخت و هم با این گروه کارگرهای اهل الجزیره کار کرده بود پیدا کردم! احساس کردم کار کریستف کلمب هم که آمریکا را کشف کرده بود اتفاقی بوده است. پیمانکار استادیوم با این گروه و مهندس فرانسوی کارگاهی برای نصب قرارداد بست، که به ایران بیایند و در کارگاه مستقر شوند. در دفتر من جوانی که نقشه کش دفتر بود و در سوئیس تحصیل کرده بود و فرانسه خوب حرف می زد به عنوان مترجم به کارگاه فرستادم. خودم هم فرانسه و انگلیسی تته پته می کردم. مهندسین سازه: Renee Sarger که مهندس و آرشیتکت بود و مسئولیت محاسبات سازه کابلی را در مرکز “CETAC” (مرکز مطالعات فنی معماری و ساختمان) و مهندس J.P.Batellier که هر دو در دانشگاه Beaux Art فرانسه تدریس می کردند با شرط آزمایش روی مدل کار محاسبات را انجام دادند. آنها هم نقشه ها را با مقیاس بزرگ روی کاغذهای مخصوص با ضریب انقباضی قابل اغماض ترسیم می کردند و از روی نقشه ها با ترسیم باز شده طول کابل ها را اندازه گیری و مقدار کابل های لازم را برای سفارش تعیین می کردند.
مدل سازی آزمایشگاهی در دانشکده فنی Surrey در Guildford انگلستان انجام شد که چهار ماه طول کشید! دو مدل در دانشکده، تهیه شد. یک مدل اولیه برای آزمایش روی کابل ها و تأیید اندازه های تعیین شده بود و مدل دوم برای مطالعه اثرات باد روی سقف.

فرضیه های تعیین شده برای ایجاد ضرایب ایمنی کار، مثلاً میزان برف روی سقف ۵/ ۱ متر ارتفاع برف با درجه حرارت ۹۰ درجه سانتیگراد همزمان برای بیشترین بار زنده و بیشترین انقباض و انبساط کابل ها همزمان درنظر گرفته شد. در تونل باد آزمایش روی مدل با فشار ۲۰۰ کیلومتر سرعت باد در ساعت از زیر سقف به طرف بالا به طور عمودی و از بالای سقف به طرف پایین به صورت عمودی، انجام شد. یادآوری کنم که تمام کارهای مهندسین محاسب و آزمایش ها به کلی بدون وجود کامپیوتر انجام شد! فکر می کنم اگر درباره موارد دیگری که در دنیای آن روز تقریباً غیرممکن به نظر می آمد و راه حلیلازم بود توضیح دهم، شاید این مقدمه تمام شدنی نباشد.

یادم آمد مورد دیگری هم از کار غیرمتعارف برای تان بگویم. دو ستون با ۷۴ متر ارتفاع و به فاصله ۲۴۵ متر از یکدیگر با پنج میلیون کیلوگرم وزن مرده با فولاد ۳ سانتیمتر ضخامت که این فولاد از آلمان خریداری شد و به فرانسه منتقل شد تا به صورت مکانیکی خم شود و به شکل استوانه های به قطر ۲۷۰ سانتیمتر و به ارتفاع ۳ متر ساخته شود.

شرکتی که در آن زمان یعنی ۵۰ سال قبل پیدا کردم، درزهای جوش خورده این استوانه را یک به یک کنترل کرد و بعضی درزهای جوش خورده را به علت ایراد
باز کرد و مجدداً جوش داد. . وقتی به این چیزها فکر می کنم، با خود می گویم بهتر بود این مقدمه را با چند شعر قشنگ از مولانا شروع میکردم و داستان های راحت تر برایتان میگفتم و مجدداً رنج ها و مشکلات را بازگو نمی کردم. .. چه کنم که پس از حدود ۵۰ سال کار برای دلم تا به امروز حتی دیناری از حق الزحمه قانونی خود را دریافت نکرده ام!

یهمن ماه سال ۱۳۴۶ :
زمانی که برای مطالعه ساخت استادیوم فرح آباد در شرق تهران قرارداد امضاء کردم، شرایط در دنیای ساختمان سازی در جهان به طریقی بود که کسی نمی توانست تصور کند سازه متشکل از کابل با دهانه های وسیع قابل اجرا باشد. در حالی که در آن زمان کامپیوتر (PC) وجود خارجی نداشت و کامپیوترهای بزرگ فقط قادر به محاسبه معادلات دوبعدی برای سازه های خیلی ساده بود. در ضمن این کامپیوترها فقط در اختیار شرکت های بزرگ یا دانشگاه ها بودند بنابراین برای محاسبه یک سازه سه بعدی، می بایست با مدل سازی های مشکل آزمایشگاه های تخصصی کار کرد.

مثلاً، در مورد این استادیوم مطالعات با مدل سازی آزمایشگاهی شامل مدل سازی تونل باد برای تحقیق در مورد اثرات باد روی سازه کابلی می شد، همچنین در آن، به علت فقدان تکنولوژی مدرن فقط از میزهای نقشه کشی دستی در دفاتر معماری استفاده می شد. اولین کامپیوتر (PC) بیست و پنج سال بعد اختراع شد. بعد از این که نقشه های طرح استادیوم را کامل کردم و بعد از اینکه محاسبات سازه دو شرکت CETAC (مرکز مطالعات تکنیک و معماری) کامل شد، برای ساختن طرح به یک شرکت ساختمانی آلمانی مراجعه کردم. همان شرکتی که بعداً استادیوم المپیک مونیخ را با یک سازه ساده چادری اجرا کرد.

پس از دیدن و مطالعه نقشه های طرح من، برآورد شرکت این بود که ساختن این طرح غیرممکن است و توصیه کرد که طرح خود را کاملاً عوض کنم در غیر این صورت نمی توانند مسئولیت ساخت را قبول کنند!

من تسلیم نشدم. به تهران برگشتم و برای ساخت استادیوم مناقصه عمومی گذاشتم. در حالی که می دانستم که در آن زمان هیچ کس تجربه این نوع سازه را نداشت.
موقعی که برنده مناقصه انتخاب شد، ابتدا او را همراه خود به انگلستان بردم تا روش ساختن کابل را به او نشان بدهم، و سپس به فرانسه رفتیم که نحوه اتصال کابل را به بست مشاهده کند. پس از آن یک گروه کارگران الجزیره ای پیدا کردم که فقط با نصب کابل های کششی آشنایی داشتند و متعاقباً یک شرکت فرانسوی که آشنایی با سیستم کابلی داشت ولی نه با این ابعاد و با این طرح!

بنابراین آماده بودیم که ساختمان را شروع کنیم. کار ساده ای بود نه؟ بعد از سه سال، زمانی که سازه کابلی شکل گرفت، چندین مجله معماری به تناوب نقشه ها، جزئیات ساختمانی و کارگاه استادیوم فرح آباد تهران را چاپ کردند.

 

هرگونه استفاده از مطالب اختصاصی این سایت بدون کسب اجازه کتبی پیگرد قانونی دارد.

Follow Memarnews
FacebooktwitterlinkedinyoutubevimeoinstagramflickrfoursquareFacebooktwitterlinkedinyoutubevimeoinstagramflickrfoursquare

share Memarnews content
FacebooktwitterlinkedinmailFacebooktwitterlinkedinmail


مطالب پیشنهادی :



نظر دهید

لطفا پاسخ صحیح را در کادر وارد نمایید. *

تمام حقوق این سایت برای © 2024 معمار نیوز محفوظ است.هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون کسب اجازه کتبی پیگرد قانونی دارد.
flickrtumblrtwittergoogle_pluslinkedininstagramfacebook