کتاب “شهرهای ایران عصر ایلخانی”؛تحلیلی برنقش وقف درتوسعه شهرهای دوره ایلخانی
- سه شنبه, شهریور 21, 1396, 16:43
- اخبار معماری, کتب معماری
- ثبت نظر
انتشار کتاب «شهرهای ایران عصر ایلخانی»؛ تحلیلی بر نقش وقف در توسعه شهرهای دوران ایلخانی
نویسنده: دکتر حسن کریمیان؛ عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
بهزاد مهدیزاده؛ دانش آموخته باستانشناسی دانشگاه تهران
ناشر: انتشارات جهاد دانشگاهی تهران
تاریخ انتشار: ۱۳۹۶
تیراژ: ۵۰۰ نسخه
تعداد صفحه: ۲۴۲
قیمت: ۲۵۰،۰۰۰ ریال
مؤلف در کتاب «شهرهای ایران عصر ایلخانی» با نگاهی ویژه به مرور جزئیاتی از معماری ایران در دوره سلجوقی و پس از آن ایلخانی پرداخته است و تلاش کرده که تفاوت این دو نوع معماری را نیز بیان کند. در این راستا ابتدا به معماری ایران در دوره باستان اشاره کرده و پس از آن به طور ویژه به شرح تحولی که در معماری ایرانی عصر سلجوقیان و ایلخانان روی داده، پرداخته است. در این میان نگاه خاصی به تأثیر وقف بر شهرسازی ایرانی در این دوره شده است.
در بخشی از مقدمه این کتاب آمده است: «متاسفانه با توجه به نقش کلیدی وقف در شکلیابی و توسعه بافت شهرهای ایران در دوران ایلخانی، مطالعات هدفمندی در این خصوص به ثبت نرسیده است، بدین سبب در این پژوهش تلاش شده تا تأثیر این سنت حسنه بر فرمیابی و توسعه شهرهای این دوران مورد مطالعه قرار گیرد. از این رو با اتکاء به منابع مکتوب و شواهد ملموس برجای مانده از ۹ شهر که به روزگار ایلخانان احداث و توسعه یافته است، تأثیر وقف بر بافت تاریخی آنها سنجیده شده است.»
بخش هایی از متن کتاب:
در این کتاب در رابطه با تأثیر اسلام بر معماری ایرانی میخوانیم: «هرچند ورود اسلام به ایران نتوانست فرم شهرها را به صورت کامل دگرگون سازد، تأثیرات گستردهای بر آن گذاشت. تحول مهم در شیوه شهرسازی و شهرنشینی دوره اسلامی ایران، شیوه مکانیابیِ عناصر مختلف شهری و چیدمان اقشار مختلف در کالبد ظاهریِ شهر است. از مصادیق این تغییر و تحول، انتقال مرکز حکومتی از دورن کهندژ به حاشیه شهر و، ایجاد مسجدی برای عبادت مسلمانان در کنار مقر حکومتی جدید است که این دو، جهت جدیدی به شهرها میدادند (کریمیان و همکاران،۱۳۹۰).»
مؤلف درباره تفاوت شهرسازی در ایران باستان و ایران اوایل اسلام مینویسد: «مطالعات باستانشناختی در شهرهایی نظیر نیشابور (مهریار)، دارابگرد (کریمیان و سیدین،۱۳۹۰)، بم (کریمیان، ۱۳۸۳)، ری (کریمیان،۲۰۱۳ )، نیشابور (ویلکینسون) و کلار (کریمیان و سقایی، ۱۳۹۲) ثابت کرده است که نخستین فرمانروایان اسلامی، مقر حکومتی خود را در بیرون از دیوارهای شهرهای تصرفشده احداث کردهاند. به احتمال بسیار زیاد، این اقدام بهعمد و به منظور در هم ریختنِ نظامی اجتماعیِ ساکنان شهرهای انتقالیافته از عصر ساسانیان صورت پذیرفته است. هرچند خلفای اموی عباسی مجددا نوعی نظام طبقاتی برقرار ساختند، خلفای اولیه اسلامی میکوشیدند حتیالامکان نظام طبقاتی عصر ساسانیان را در هم بشکنند و امت واحده اسلامی را دور از هرگونه تفاوتهای طبقاتی سامان بخشند.
مسجد به عنوان نماد شهرسازی اسلامی تاثیر خاصی برمعماری داشت : «فضاهای شهری ایران در سه قرن آغازین ورود اسلام به ایران، بیشتر در همان فرم و قالب قبلی باقی ماندهاند و اصلیترین فضای معماری که در آنها ساخته شده، مسجد است. نخستین نمونههای مساجد اسلامی مکشوف از بافت تاریخیِ پایتخت ساسانیان، بیشابور، حکایت از آن دارد که فرمانروایان اسلامی، غیر از مسجد جامع شهر، مساجدی محلهای نیز در بافت شهرهای ایران میساختند (کریمیان، ۱۳۸۳). نخستین مساجد، با تبعیت از الگوی مسجد مدینه، به فرم تالاری ستوندار فرم مییافتند (جامع شوش، تاریخانه دامغان، جامع فهرج، شبستان ستوندار دیالمه در جامع اصفهان و …) تا آنکه به امر خواجه نظام، شبستانی گنبددار در جامع اصفهان احداث شد و سبک ساخت مساجد را به «ایواندار» تغییر داد (کریمیان، ۱۳۷۹).»
اما شهرسازی ایرانی پس از ورود اسلام تا قرنها چندان نمود و اسلوب خاصی نداشت تا اینکه در دوره سلجوقیان و به ویژه ایلخانان دچار تحول خاصی شد: «شهرسازان ایران به روزگار ایلخانان، در کنار سنتهای گذشته شهرسازی، درصدد ایجاد شیوههای جدید در طراحی شهری برآمدند و سبک آذری، که در این دوره شکل گرفت، عصاره نوآوریها و ابداعات معماری دوره ایلخانی محسوب میشد (کریمیان و همکاران، ۱۳۹۰) از جمله ویژگیهای سبک آذری میتوان به استفاده از کاشی در مقیاس کلان در تزئینات معماری؛ تحول در ساخت گنبد و ایوان؛ تحول در پلان فضاها؛ ایجاد عظمت در بنا؛ تعادل توازن کالبدی در فضاها؛ و تنوع طرحهای معماری اشاره کرد.»
اگرچه شهرسازی ایرانی از دوره سلجوقیان و ایلخانان دچار تحولات خاصی شد، اما شهرسازی ایلخانان نیز با سلجوقیان دارای تفاوتهای اساسی بود: «در مقایسه شهرسازی دوره سلجوقی با ایلخانی میتوان گفت که در دوره سلجوقی، شهر در میان دو قطب مسجد جامع و ارگ حکومتی گسترده بود و این دو قطب را بازار شهر به هم وصل میکرد. حال آنکه در دوره ایلخانی این دو قطب با هم تلفیق شد و مرزهای آنها از بین رفت (کینژاد و بلالی، ۱۳۹۰). یکی دیگر از ویژگیهای مهم کالبدیِ شهرهای این دوره آن بود که ساختمانهای با اهمیت در مکانهای مرتفع شهرها ساخته میشد؛ از جمله ساختمانهای مهم مقابر خانهای مغول، مقابر عرفا و مجموعههای وقفی (پاکزاد، ۱۳۹۰) که این مورد آخر نیز بیشتر با محوریت مقبره صاحب منصبی ساخته میشد؛ مثل ربع رشیدی ک بر دورِ مقبره خواجه رشیدالدین احداث شد.»
• فهرست مطالب کتاب:
فصل اول: کلیات
فصل دوم: شهرهای ایران از سقوط ساسانیان
فصل سوم: جایگاه ویژه وقف در فرمیابی فضاهای شهری عصر ایلخانان
فصل چهارم: معرفی بناها، مجموعه بافتهای وقفی
فصل پنجم: بررسی تأثیر وقف در شکلیابی و توسعه شهرهای شاخص عصر ایلخانی
دریافت تصویر روی جلد کتاب
منبع خبر: www.MemarNews.com
مطالب معمارنیوز را در کانال تلگرام معمارنیوز دنبال نمایید.
Follow Memarnewsshare Memarnews content