تشابه و یا کپی! ؛ نگاهی به آثار مسابقه طراحی معماریِ نامعماری
- شنبه, دی 30, 1396, 19:46
- اخبار معماری, گزارش مسابقات معماری
- ۶ comments
اختصاصی، معمارنیوز- تشابه و یا کپی! ؛ نگاهی به آثار مسابقه طراحی معماریِ نامعماری
مخاطبان معمارنیوز، با ارسال تصاویری از منابع مختلف، نسبت به برداشت و شباهت قابل توجه تعدادی از آثار برگزیده مسابقه طراحی معماریِ نامعماری، اعتراض نموده و خواستار انعکاس و پاسخگویی مسئولین مربوطه شدند. در ابتدا یادداشت انتقادی یکی از شرکت کنندگان درخصوص سایر ضعف های مسابقه مذکور را میخوانیم و در انتها و پس از نمایش آثار برتر، تصاویر مشابه ارسالی و نیز لینک های مرتبط را منتشر می نماییم. ضمناً تقاضا داریم برگزار کننده و داوران محترم جوابیه خود را در این خصوص، جهت انتشار ارسال نمایند.
تحریریه معمارنیوز
* احسان اکبری؛ از شرکت کنندگان مسابقه:
با عرض ادب و احترام؛
سلام و درود بر تحریریه محترم معمار نیوز و مخاطبان بزرگوار آن؛
با پوزش از سرورانی که نقدی به آنان دارم و ممکن است باعث ناراحتیشان شود و با امید بر اینکه از مواردی که دلسوزانه آورده خواهد شد برداشتی به حق داشته باشید، گفتار را آغاز میکنم.
در پایگاه معمارنیوز خبری منتشر شد تحت عنوان مسابقه معماری برای طراحی اسکان موقت بیجاشدگان(!) پس از زلزله که از همان ابتدا باعث شد تا بنده نسبت به این عمل حساس شوم؛ (به علت تاکید بر اصل ماجرا و دوری از اهانتی ناخواسته به همکاران عزیز، از آوردن نام افراد معذور میباشم.)
پیش گفتار:
در زلزله کرمانشاه نیز همانند تجارب سوانح پیشین، بسیاری از مردم، هنرمندان و اصناف مختلف دست در دست هم دادند تا برای رفع پارهای از مشکلات اقدامی انجام داده باشند. یکی از مهمترین آنها تامین سرپناه ایمن برای بیجاشدگان(!) میباشد.
اقدام عملی و فوری سازمانها و نهادهایی که قادر به پاسخی درخور میباشند لازمه یک برنامهریزی بسیار دقیق و علمی از پیش تعیین شده میباشد. مقوله اسکان موقت پس از سانحه بسیار پیچیده و دارای تعاریف و ادبیات مختص به خود میباشد. تمامی لغات و عبارات در شرایط پس از بحران دارای تعریفی بسیار دقیق از نهادهای بین المللی میباشند. اسکان، امداد، سانحه، اسکان موقت، اردوگاه، سرپناه، جمعیت آسیبدیده و… واژگانی هستند که توسط سازمانهایی موفق و فعال همچون IFRC, UN/ISDR, UN/OCHA, UNCHR, ECHO, UNDRO, UN-Habitat و… تعریف و مورد بررسی دقیق قرار گرفتهاند.
سازمانهایی که در سالهای اخیر با دانش و قدرت خود دولتها را به سمت بالابردن روزافزون استانداردهای اسکان موقت پناهندگان هدایت کردهاند و تجربیات خود را به طور مستمر در معرض عموم قرار میدهند. در زمینه طراحی سرپناه اسکان موقت و روند این فرآیند نیز گزارشات و ضوابط فراوانی موجود است که قابل دسترس از طریق اینترنت میباشند.
گفتار اصلی:
مورد اول؛ داوران محترم این مسابقه میباشند، که در انتخاب تعدادی از آنان سهلانگاری صورت گرفته است. اگر هدف از مسابقه چیزی جز دور هم جمع شدنهای دوستان هم صنف در یک همایش است، میبایست با دقت بیشتری با بررسی ظرفیتهای ارزشمند موجود در کشور افراد شایسته و برجسته این مقوله شناسایی و از آنان درخواست همکاری صورت میپذیرفت که متاسفانه جز یک نفر از این عزیزان که فعالیتهای قابل ستایشی دارد، تخصص دیگر افراد در حد آشنایی با موضوع هم نبود. این ادعا نه تنها بر حسب سوابق کاری ایشان، بلکه با استناد به تصاویر منتشر شده از طرف مجموعه در روز همایش اعلام نتایج میباشد که در آن ویدئوها غیر تخصصی بودن عبارات، اظهارات سلیقهای و غیر حرفهای، خلاف واقعگوییهای پیاپی و متاسفانه هدایت نادرست دانشجویانی همچون بنده کاملا مشخص بوده که درموارد بعدی آورده شدهاند. “ضمن یادآوری محترم بودن و ارزشمندی شخصیتهای برجستهای که به عنوان داور منتخب شده بودند” میبایست ذکر کرد که انتظار میرفت خود این عزیزان پس از انتخاب، میزان تخصص خود را در این زمینه سنجیده و متناسب با آن عمل میکردند که در این مورد نیز سهلانگاری صورت گرفته است.
مورد دوم؛ در بخشی از ویدئو پخش شده در روز اعلام نتایج و در سالن همایش، یکی از داوران با ادبیات خاصی عنوان میکند که آثاری که پرزانته و گرافیک قابل قبولی از نظر ایشان نداشته باشند، حتی اگر کار خوبی باشد، مردود میباشد، چرا که این مسابقه معماری است. سوال اینجاست، که پخش این قسمت چه هدفی را در برداشته است و چه نتایجی را به بار خواهد آورد؟ متاسفانه مسیر معماری از جایگاه فکر و اندیشه تنزل پیدا کرده و به جایگاه تصویر سازی و آراستن بدل شده است و پخش آن این خط فکری را گستردهتر میسازد که ظاهرسازی، مقلد بودن و نزدیک کردن ارائه به سمت سلیقه داوران مهمتر از اندیشه خود معمار میباشد. اگر دانشجوی معمار وظیفهاش مدل سازی و ارائه بی نقص است و منزلت گرافیکی را باید بداند چرا رشته جداگانهای برای گرافیک موجود است؟ آیا وظیفه دانشجوی معماری در درجه اول تعلیم دیدن معماری است یا تعالیم مدل سازیهای سه بعدی؟ آیا جامعه معماران کشور ما برای نسلهای آینده معماران تصویرساز پرورش میدهند؟ آیا شایسته نیست از کسانی که ارائه معمارانه دارند تقدیر به عمل آید آن هم در این شرایط ناامیدی دانشجویان که تفاوت آنها برای استخدام، نه دانش آنها بلکه تعداد نرم افزارهای مدلسازی میباشد؟!! در این مورد سخت است از کلمه سهلانگاری استفاده نمود چرا که خانواده معماران ایران همگی مورد ظلم قرار گرفتهاند و نگرشها مطابق با شرایط شکل گرفتهاند اما سهلانگاری آشکار است.
مورد سوم؛ شامل چندین خلاف گویی و سخن گفتن از روی ناآگاهی است. در ابتدای همایش یکی از سخنرانان -که فیلم کامل همایش توسط گروه برگزار کننده قابل دسترس میباشد- عنوان میکند که ضوابطی برای اسکان موقت و طراحی به ویژه برای اقلیم های مختلف موجود نیست که کاملا نادرست است. استانداردهای تقریبا مشابهی از طرف اکثر سازمانها در دسترس قرار دارد و حتی مولفان و اساتید برجسته ای در ایران کتابهایی را چاپ نمودهاند که در ادامه به یکی از آنها برای استناد به درستی گفتار اشاره میکنم. چرا که ممکن است استانداردهای بین المللی به تعبیر برخی، مطابق فرهنگ و شرایط کشور ما نباشد (استانداردهای بین المللی از تجارب ایجاد شده در تمامی فرهنگها و نقاط مختلف دنیا به وجود آمدهاند) از این رو کتاب “سرپناه انتقالی پس از سانحه” تالیف اساتید برجسته ایرانی را میزان گفتار قرار دادهام.
در جایی عنوان شد سرپناه باید فاقد محل پخت و پز باشد! در صورتی که در استانداردها آمده است که “فضای داخلی سرپناه باید شامل تمامی فعالیت های خوابیدن شست وشو لباس پوشیدن، و و و پخت و پز و خوردن غذا باشد” حتی میتوان با جست و جوی اینترنتی سرپناههای اسکان موقت پلان آنها را قبل از قضاوت یکبار بررسی کرد و به جای اتهام زنی به ندانم کاری شرکت کنندگان، خود را ارتقا ببخشیم! آیا بعد از آموزش واژگان غیر تخصصی این موضوع و واژهسازی های غیر تخصصی نوبت آموزش تعابیر شخصی از مسئله میباشد؟ تصاویر تعداد این سهلانگاری ها در ورود پیدا کردن به مباحث فنی از روی سلیقه مکررا نشان داده شد، که اولا بازگو کردن همگی ممکن است ذهنیت سازی نادرست برای افراد ایجاد کند ثانیا، بیان این موارد جز اندوه، فایده دیگری در برنخواهد داشت.
مورد چهارم؛ انتظار میرفت برگزار کنندگان مسابقه قبل از داوری و یا حتی خود داوران اهدافی بزرگ را برای این مسابقه مد نظر قرار میدادند و از فرصت بزرگ بوجود آمده استفاده میکردند تا یک پژوهش علمی و عملی پس از این مسابقه به دست مدیران بحران قرار بگیرد. چرا که سوانح در کشور بسیار و مناطق آسیب پذیر نامتناهی میباشند. انتشار طرحهای سلیقهای، عکسهای یادگاری و جوایز نقدی چه کمکی میتواند به اصلاح کیفیت زندگی پس از سانحه داشته باشد؟ آیا پس از اتمام مسابقه نباید حاصل هزینهها، زمان و فرصت بوجود آمده را جویا شد؟ اگر برنامهای برای این مسابقه تصور شده بود و این مسابقه صرفا نمایش نبوده است باید به طور دقیق و جدی خروجی علمی و عملی را با خود در بر میداشت که در خرج فرصت نیز به نظر میرسد سهلانگاری صورت گرفته است. از نشریه تخصصی و حرفهای شما نیز انتظار میرود که تنها هدف را انتشار قرار نداده و پیگیریهای هدفمندی را جهت ترقی به کار بگیرید.
مورد پنجم؛ متاسفانه کپی آثار ارزشمند خارجی در کشور ما همیشه پر رونق بوده و حتی در خطوط بزرگان این حرفه نیز به چشم میخورد که این مسابقه معماری نیز بیبرکت از آن نبود. به علت اینکه پایان نامه کارشناسی ارشد بنده در رابطه با طراحی سرپناه اسکان پس از سانحه بود و مطالعه سرپناههای طراحی شده بخشی از وظایف آن را شامل میشده است، به محض دیدن آثار متوجه میشدم که این اثر تحت تاثیر کدام سرپناه طراحی شده و تنها با تغییرات جزئی، ظاهری متفاوت به خود گرفته است. در عمده کارها، هیچ نوآوری در سازه و راهکار ساخت و ساز وجود نداشت و نیمی از آثار برگزیده نیز فاقد استانداردها و ضوابط اصلی و مهم اسکان موقت بودند. مانند ارتقا پذیری، مقاومت دربرابر نفوذ آب و سیل، امکان جابجایی آسان، قابلیت استفاده مجدد، قابل استفاده در تمامی شرایط و اقلیم ها و … . این چه مسابقه معماری است که خاطی با جایزه میلیونی تشویق شود، طرحهای بدون مطالعات علمی تشویق میشوند و تمامی موازین علمی، اخلاقی و عملی با سهلانگاری و نگاهی بیتفاوت گونه پایمال میشوند؟!!!! در این مورد نیمی از سهلانگاری از طرف داوران مسابقه صورت گرفته است که نه دانش شناسایی سرپناههای کپی را داشتند و نه توانایی بررسی تخصصی سرپناه را چرا که وجود استانداردها و ضوابط طراحی را به کل انکار نموده و با سلیقه فکری خود فعالیت داشتند! نیم دیگر سهلانگاری گریبان شرکت کنندگان را گرفته است که با عمل کپی چه به میزان کم در نمونههای اجرا شده در زلزله هایتی و طرح های پیشنهادی بین المللی و چه کپی بدون وجه تمایز که بسیار غیراخلاقی است، جایگاه این رویداد را که میتوانست شروع یک نگرش در بهبود برخورد با بحران و پیشگیری باشد را از بین بردند.
دو نمونه از آثار کپی کاملا تصادفی و بدون شناخت شرکت کننده آن را در زیر آورده ام که تصویر کاملا گویاست و قطعا شرکت کنندگان پاسخ خواهند داد و پیشتر اگر بنده دچار سوتفاهم شده ام از محضر تمامی افراد عذرخواهی میکنم. باید اذعان داشت این تعداد از تشابه آثار و برگزیده شدن آنان در ۳۰ طرح منتخب از سوی هیئت داوران بیسابقه است. امیدوارم، هرگز دیگر در هیچ حرفهای شاهد چنین فاجعهای نباشیم.
طرح رتبه سوم:
طرح مشابه:
لینک های مرتبط:
https://www.archdaily.com/775698/barberio-colella-arc-designs-pop-up-home-to-rebuild-nepalese-lives-in-just-a-minute
https://projetar.org/vencedores/36/Abrigo+de+Emerg%EAncia-018
طرح رتبه پنجم:
طرح مشابه:
لینک های مرتبط:
https://inhabitat.com/shelter-pack-emergency-homes-compress-to-31-inch-tall-slabs-for-easy-transport/
http://www.yankodesign.com/2016/08/30/house-zip/
هدف از گفتار:
باید ابراز تاسف خودم را قبل از مطرح نمودن اهداف بیان دارم چرا که به دلیل شرکت نمودن اینجانب در این مسابقه، یقینا مخاطبان تصور خواهند نمود در جهت حق طلبی و با خصومت موارد عنوان شده اند. اما تنها دلیل گلایه مختصر بنده از این دست مراسمهای تشکر کردن از یکدیگر، به ستوه آمدنم از گوشه گیری افراد متخصص و نوبت نرسیدن به آنهاست. نمیدانم کجای این سیستم جلوی ورود را بسته است. هدف از این گفتار پرخاش کردن به افراد نیست همه ما باید مراقب اعمال و گفتار خود باشیم و منتظر انتقادهای در پی آن، هدف ایجاد حس ریشهیابی انحراف در موضوع معماری است. آرتیستهای جایزه بگیر در مسابقات که به دنبال پر کردن ستون افتخارات خود هستند (در زمینههایی به حتم از مهرههای اصلی میباشند اما نه در همه امور)، متاسفانه با ناآگاهی وارد جامعه آکادمیک میشوند و کمبودهای خود را قبول نمیکنند. در حالی که همگی ما در اطراف خود چندین شخص مستعد و با سواد در امور تخصصی را سراغ داریم. تا چه زمان باید به خاطر چند جایزه و اصطلاح سازیهای انگلیسی-فارسی، خود را استوره معرفی کنیم و به نقدها بیپاسخ باشیم؟ آیا اعمال ما در گذشته بیانگر ما هستند و یا تمامی آنها؟ و آیا یک رزومه میتواند پوششی دائمی برای ما باشد؟ معمار کسی است که اندیشه معماری دارد یا معمار کسی است که پرستیژ اش را به دوش میکشد؟ معمار باید لغات من در آوردی تولید کند یا باید اندیشه و راهکار تولید کند؟ بزرگان معماری ما چرا با انحراف در معماری مقابله نمیکنند آیا سودی برایشان در خلل آن نهفته است؟ چرا مسابقات معماری آن طور که باید مدیریت شوند نیستند؟ چرا از سمت دانشجویان معماری و فارغ التحصیلان و معماران جدید حرکتی انقلابی آغاز نمیشود؟ چرا باوجود سرمایههای مادی و معنوی و وجود نخبگان شرایط هر روز رو به بیسواد پروری سوق پیدا میکند و آنها مورد تقدیر قرار میگیرند؟ چرا به دنبال کپی کردن آثار دیگران هستند کجا حس معمارانه آنان سرکوب شدهاست و عامل اصلی همه اینها چیست؟ تا کی باید افسوس خورد؟ اگر ها و شاید ها کی جای خودشان را به بایدها و نبایدها خواهند داد؟ به عقیده من آینده روشن است و در هر خاموشی صدایی است و در هر سر و صدایی خاموشی.
با نهایت احترام
(مسئولیت محتوای مطالب مطرح شده در یادداشت مذبور به عهده نویسنده می باشد.)
• همچنین قابل ذکر است تصاویر و پیام هایی ازسوی دیگر مخاطبان نیز مبنی بر تشابه طرح های پیشین و، پیام هایی نیز به جهت مشابهت دیگر طرح ها، به معمارنیوز ارسال گردیده است:
طرح رتبه اول:
طرح مشابه:
لینک های مرتبط:
https://www.hesco.com/products/defensive-barriers/
http://www.army-technology.com/features/featurehesco-gabion-barrier-future-fortifications/
https://en.m.wikipedia.org/wiki/Hesco_bastion
http://www.militarysystems-tech.com/suppliers/force-protection/hesco-bastion-ltd
طرح رتبه هفتم:
طرح های مشابه طرح رتبه هفتم:
لینک اعلام نتایج: اعلام نتایج و نمایش آثار برتر مسابقه «طراحی معماریِ نامعماری»
منبع خبر: www.MemarNews.com
مطالب معمارنیوز را در کانال تلگرام معمارنیوز دنبال نمایید.
هرگونه استفاده از مطالب اختصاصی این سایت بدون کسب اجازه کتبی پیگرد قانونی دارد.
Follow Memarnewsshare Memarnews content
جناب مهندس اکبری ممنون از وقتی که گذاشتید. عالی بود. موفق باشد.
با سلام . طرح های بالا تقریبا کپی عینی هستند ولی طرح رتبه هفتم به نظرم ایده گرفته … یا حداقل به خودش این زحمت رو داده که یه تغییراتی ایجاد کنه …
سه ساعت تقدیر و تشکر از داوران و برگزار کنندگان بخاطر انتخاب طرح های کاملا کپی شده ؟!خیلی ضایع بود.هیچ کدوم از طرح ها حتی یکی از ویژه گی های خواسته شده فراخوان رو نداشت.قرار باشه اینا رو بسازن که همون کانکس ارزون تر و ایمن تره و سریعتره . عزیزان توجه کنند محیط گرافیک و فضای نرم افزار با واقعیت فرق میکنه .
متاسفانه طرح دوم هم یه کپی خیلی واضح از طرحی با عنوان “۷۰ خانه گنبدی ” برای روستاییانی که خانه هایشان را در زلزله در شهر باستانی در اندونزی از دست دادند. سرچ کنید
مکان:یوگیاکاراتا،اندونزی
معمار: Rick Crandall
با سلام
صرف نظر از درستی و یا نادرستی ادعاهای مطرح شده در این نوشته اینکه در خلق یک اثر معماری مرز کپی و تشابه کجاست و واقعا چقدر این انتظار منطقی هست که طراح حق ندارد در طرح خود از چیزهایی که در تمام دنیا استفاده می شود و امتحان خود را پس داده اند استفاده کند چون کپی برداری هست یا مهارت ارائه نرم افزاری را زمینه ای مجزا از دانش معماری پنداشت همینکه در معمارنیوز مجالی برای بیان این مطالب وجود دارد ارزشمند است
جناب آقای مهدس اکبری با سلام
ابتدا که مطالب رو خوند گفتم خیلی نقد تندیه و تو همه مسابقات این روال داره طی میشه اما با توجه به اندک تجربه تو حوزه طراحی مسکن موقت و کاری که تو سایت بم داشتیم متوجه دغدغه شما شدم و واقعا تحسینتون کردم.خیلی خوبه ما طراح ها خودمون رو به اون راه نزنیم و با کپی آثار دیگران احساس کنیم کار خوبی انجام دادیم.شاید بعضی از این کارها از وجود نمونه مشابه بی اطلاع بودن اما وقتی ما داریم طراحی میکنیم باید کلیه مونه های قبلی رو رسد کنیم و بعد طرحمون رو کامل کنیم این وسط آگانه ی ناآگاهانه طراحان اشتباه کردن.و داوران نیز ابتدا باید موضوع رو خوب واکاوی میکردن سپس داوری انجام میشد. شاید خیلی از طرح هایی که تو محل انجام شد از جمله تقویت همون خانه های ساخته شده با نی توسط تیم مهندسی سلام یا ساخت سرپناه های موقت با لوله آب که توسط لوله کش های مریوانی انجام شد یا طرح مهندس های بوکانی و نمونه مشابه دیگه خیلی قابلیت اجرایی و سکونت بهتری داشت و تو بعضی مناطق اجرا شد.اما یه تشکر ویژه از بانیان کار و انجام چنین مسابقه ای احساس میشه و واقعا باید قدر دانشان بود.این برندگان عزیز هم از نقد ها ناراحت نشن به خودمون بیایم که مهندسی خلق رابطه است کسی با کپی کاری مهندس نمیشه.استاد مدارایی رو درک کهنه خیلی تاکید داشتن عزیزان دل تا درک کهنه نشه نمیشه یه چیز خوب و اجرایی طراحی کرد. از جمله طرح های خوبی که تو این حوزه باید روش تاکید کرد همون نقشه گسترش طرح.با تفکرات سطحی و تزریق کانکس های مسخره هویت معماری این مناطق زیر سوال رفته و اون کانکس ها مادام العمر بخشی از هویت معماری اونجا میشن.اینجاست به اون نظام مهندسی هایی که عوض تزریق فکر و کار درست به جمع آوری پتو کمک میکردن باید دست مری زاد گفت و تو این وضعیت حاکم شریکشون کرد. ممنون از نقد خوبتان و تشکر از اجرای مسابقه. شاد باشید و پایدار